1- خدا بیامرزد شما را تا وقتى در دنیا هستید براى آخرت خود کارى کنید و پرده خود را پیش کسى که از نهانیهاى شما باخبر است پاره نکنید دلهاى خود را پیش از بدنهاتان از دنیا خارج سازید زیرا براى آخرت آفریده شده و در این دنیا محبوسید. آدمى هنگامى که بمیرد فرشتگان مىگویند چه عملى پیش از خود فرستاده و مردم مىگویند چه چیزى بجا گذارده اکنون محض احترام پدرانتان که مردمى کریمند از آنچه در اختیار دارید مقدارى پیش از خود بفرستید و چنان نباشد که از همه چیز بکلى غفلت کنید که بزیان شما تمام خواهد شد همانا مثل دنیا مثل زهریست که شخص بىخبر آن را مىخورد. 2- و از گفتار اوست: زندگى بسته بدین است. و مرگ انکار کردن یقین است از آب خوشگوار دین بیاشامید تا از خواب غفلت بیدارتان نماید و از زهرهاى مهلک بهراسید. 3- از گفتار اوست: دنیا خانه راستى است براى کسى که آن را بشناسد و میدان راحتى است براى توشه گیران، دنیا محل وحى الهى و تجارتخانه اولیاء اوست شما هم تجارت کنید تا سودمند شوید. 4- از گفتار اوست: مردى دنیا را از روى بىاطلاعى نکوهش مىکرد، فرمود دنیا خانه راستى است براى کسى که آن را براستى بشناسد و خانه عافیت است براى کسى که معرفت بحال آن داشته باشد و خانه بىنیازى است براى کسى که مىخواهد از آن توشه برگیرد دنیا مسجد پیمبران و محل وحى الهى است و عبادتگاه فرشتگان و تجارتخانه دوستان خداست تا در دنیائید در صدد تحصیل رحمت خدا باشید و بار بهشت را بهبندید بنا بر این چه کسى میتواند از دنیا نکوهش کند با آنکه دنیا او را بجدائى از خود خوانده و از فناء خود اخبار کرده و مردم را بسرور خود تشویق بسرور اخروى نموده و از امتحانات خود مردم را از پیش آمدهاى اخروى بیم داده و آنان را از عذاب قیامت ترسانیده و به رحمت خدا ترغیب نموده. پس اى کسى که از دنیا نکوهش مىکنى و بدان مغرورى از چه زمان دنیا ترا بخود مغرور ساخته آیا از هلاک پدرانت مغرورشده یا از وقتى که مادرانت در دل خاک جاى گرفتهاند؟ چقدر به پرستارى و بیمار دارى آنان پرداختى و آرزومند شفاى آنان بودى و طبیبان ماهر را براى آنان توصیف مینمودى و دارو برایشان آماده مىساختى با آنکه بحالشان نافع نبود و حاجتشان را برنیاوردى دنیا پیشآمد آنان را براى تو مجسم نمود و نمودار ساخت که گریه تو نافع بحال تو نبوده و دوستان بکار تو نمىآیند. 5- از گفتار اوست: اى مردم پنج سخن از من بیاموزید سوگند بخدا هر گاه شترهاى خود را براى تحصیل آنها در بیابانها ناتوان سازید نمىتوانید آنها را از غیر من استفاده نمائید: 1- هیچ یک از شما بغیر خدا آرزومند نباشد 2- و بغیر از گناهش از چیز دیگر نهراسد 3- شخص عالم خجالت نکشد هر گاه از او سخنى بپرسند و نداند بگوید، نمیدانم [و آنکه نمیداند از آموختن شرم نکند] 4- شکیبائى براى کالبد ایمان بمنزله سر است براى جسد 5- کسى که صابر نباشد ایمان ندارد. 6- از گفتار اوست: هر گفتارى که یاد خدا در آن نباشد لغو است و هر سکوت بدون فکر، اشتباه است و هر نظر بدون اعتبار زشت است و بیمعنى. 7- از گفتار اوست: کسى که از نفس خود پیروى کند و آن را آزاد بسازد مانند کسى نیست که خود را فروخته و در بند نموده. 8- از گفتار اوست: کسى که از سایه پیش افتد به گرمى روز دچار شود و کسى که از آب کناره گیرد تشنه بماند. 9- از گفتار اوست: ادب خوب، حاکى از خاندان بزرگوار است. 10- از گفتار اوست: دنیا هر چه بیشتر در نظر زاهد جلوهگرى نماید او زیادتر از دنیا اعراض مىکند. 11- از گفتار اوست: دوستى پیوستهترین قرابتها و دانش بزرگوارترین حسبهاست. 12- از گفتار اوست: اگر انجام کارى موجب رنج و زحمت شود آسوده نشستن از آن مایه فساد است. 13- از گفتار اوست: کسى که در دشمنى با دیگرى کوشش نماید گناهکار است و کسى که در انجام آن کوتاهى کند مغلوب شود. 14- از گفتار اوست: درگذشت از عمل نابجاى آدم پست فطرت موجب افساد اوست بهمان اندازه که مایه اصلاح انسان کریمست. 15- از گفتار اوست: کسى که کارهاى پسندیده و نتایج صالحه دوست میدارد از کارهاى ناپسند دورى مىکند. 16- از گفتار اوست: کسى که دیگران باو خوش گمان باشند بچشم عداوت باو نمینگرند. 17- از گفتار اوست: نهایت جود و بخشش در آنست که آدمى از همه گونه آسایش خود دست بردارد. 18- از گفتار اوست: آنچه باید پیدا شود دور نیست و آنچه باید بظهور رسد نزدیک مىباشد. 19- از گفتار اوست: جاهل بودن آدمى از کار خود از بزرگترین گناهان اوست. 20- از گفتار اوست: پاکدامنى کامل در خرسندى باندازه کفایت است. 21- از گفتار اوست: جود کامل در آنست که شخص جواد داراى مکارم اخلاق بوده و غرامتهاى دیگران را عهدهدار شود. 22- از گفتار اوست: مهمترین کرامت در آنست که در تنگى و راحتى دوستى را از خاطر نبرند. 23- از گفتار اوست: آدم بدکار اگر خشمگین شود از دیگران عیبجوئى مىکند و اگر خرسند باشد دروغ میگوید و اگر طمع کند میرباید. 24- از گفتار اوست: کسى که در بسیارى از کارهاى خود از روى خرد قدم برندارد در بسیارى از کارها بقتل خود اقدام کرده باشد. 25- از گفتار اوست: لغزش دوستت را تحمل کن تا در وقت پرش بر دشمنت بکارت بیاید. 26- از گفتار اوست: اعتراف صحیح بناى گناهان را منهدم میسازد. 27- از گفتار اوست: مالى که خرج شده و ترا بحال خودت بینا کرده ضایع نشده. 28- از گفتار اوست: میانه روى در هزینه زندگى از ظلم و تعدى آسانتر و خوددارى از ناملایمات از رنج و مشقت بهتر است. 29- از گفتار اوست: بدترین توشه آخرت آزار بندگانست. 30- از گفتار اوست: شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند. 31- از گفتار اوست: روزگار دو روز است روزى بسود تو و روزى بزیان تو آن روز که بسود تو است مغرور مشو، روزى که بزیان تست شکیبائى کن. 32- از گفتار اوست: بسا ارجمندى که اخلاق ناپسند او اسباب خواریش را ایجاد کرد و بسا بىاعتبارى که اخلاق حمیدهاش او را عالیمقام ساخت. 33- از گفتار اوست: کسى که کارها را نیازموده باشد فریب مىخورد و کسى که با حق در- افتد ورافتد. 34- از گفتار اوست: اگر مرگ شناخته شود از آرزو کاسته گردد. 35- از گفتار اوست: ارزش هر کس باندازه دانائى اوست. بهنر کوش زانکه در عالم قیمت آن راست کو هنر دارد 37- از گفتار اوست: مردم بندگان دانائى خوداند. 38- از گفتار اوست: مرد پنهان بود بزیر زبان. 39- از گفتار اوست: کسى که با خردمندان مشورت کند براه خیر هدایت شود. 40- از گفتار اوست: کسى که بکم بسازد از بسیار بىنیاز شود و کسى که از بسیار بىنیاز نباشد بچیز پستى نیازمند گردد. 41- از گفتار اوست: هر که اصلش پاک است فرعش تابناکست. 42- از گفتار اوست: کسى که بدیگرى امیدوار باشد از وى بیمناکست و کسى که از شناخت چیزى کوتاهى کند آن را معیوب و ناپسند مىبیند. 43- از گفتار اوست: عجیبتر از تمام اعضاء انسان، دل اوست که مادههائى از اخلاق حمیده و مادهائى از خویهاى نکوهیده در آن وجود دارد در نتیجه اگر چشم امیدش بدیگران باشد طمع او را ذلیل کند و اگر طمع بر او چیره گردد حرص او را هلاک سازد و اگر ناامیدى بر او غالب آید اندوه او را از پاى درآورد و اگر خشم بر او استیلا یابد کینه او زیاد شود و اگر حاجت روا شود از سپاسگزارى خاطر مىکند و اگر بیمناک شود در صدد پرهیز برمىآید و اگر پیوسته در ایمنى بسر برد غرور سراپاى او را فرابگیرد و اگر نعمت تازه باو روآورد آقائى و سربلندى دچار او میگردد و اگر مصیبتى بدو برسد بیتابى او را رسوا مىکند و اگر ثروتمند شود سرکشى کند و اگر درمانده شود بلا و محنت او را بخود مشغول سازد و اگر گرسنگى باو روىآورد ناتوان شود و اگر سیرى را از حد بگذراند جاى نفس براى او باقى نماند و بالاخره هر گونه تقصیرى مضر بحال او و هر گونه افراط و تجاوز از حد، مفسد روزگار اوست. 44- هنگامى که شاه زنان دختر کسرى اسیر شده بود على ع از وى پرسید از پدر خود پس از پیشآمد فیل چه شنیده و چه فرموده بیاد دارى عرضکرد او میگفت هر گاه خدا بر کارى چیره شود دستهاى طمع از همه طرف کوتاه شود و چون مدت زندگى کسى سپرى شود مرگ در کمین اوست. فرمود پدرت چه سخن مناسب و بجائى گفته، آرى کارها در گرو تقدیر است چون امرى مقدر شد تدبیر اثرى نخواهد داشت. 45- از گفتار اوست: کسى که از نعمت یقین برخوردار شده و شک دچار او شود باید از یقین خود تعقیب نماید زیرا یقین با آمدن شک از بین نمیرود. 46- از گفتار اوست: مؤمن خود در رنج است و دیگران از او در آسایش. 47- از گفتار اوست: شخصى که کسالت بورزد نمیتواند حق خدا را ادا کند. 48- از گفتار اوست: بهترین عبادت، شکیبائى و خاموشى و انتظار فرج است. 49- از گفتار اوست: شکیبائى سه قسم است، صبر بر مصیبت و صبر از معصیت و صبر بر طاعت. 50- از گفتار اوست: بردبارى وزیر مؤمن است و علم دوست او و مدارا برادر او و نیکو- کارى پدر او و شکیبائى سرلشکر او. 51- از گفتار اوست: سه چیز از گنجهاى بهشت است پنهانى دادن صدقه و مخفى کردن مصیبت و کتمان کردن بیمارى. 52- از گفتار اوست: احتیاج پیدا کن. بهر کسى که میخواهى اسیر او باشى، و بىنیاز شو از هر کسى که مىخواهى همتاى او شوى و بخشش کن بهر کسى که مىخواهى فرمانرواى او باشى. 53- از گفتار اوست: آدم بدکار بىنیاز از دیگران نمىباشد، و انسان حسود راحتى ندارد و پادشاهان دوست نمیشوند. 54- از گفتار اوست: به احنف بن قیس فرمود سکوت موجب رضاست و کسى که با ما نباشد بر ما خواهد بود. 55- از گفتار اوست: جود امر طبیعى است و منتگذارى پایه احسان را سست میکند. 56- از گفتار اوست: کسى که بعهد خود وفا نکند در صدد قطع دوستى است. 57- از گفتار اوست: آنچه بزبان آید آخر بجهان آید. 58- از گفتار اوست: در طلب روزى برآئید که در گرو طالب آنست. 59- از گفتار اوست: دعاء چهار نفر مردود نمىشود پیشواى دادگرى که براى زیردستان خود دعا کند و فرزند نیکوکارى که براى پدرش دعا کند و پدر مهربانى که براى فرزندش دعا کند و ستمدیده که بر ستمگر دعا نماید خدا بمظلوم میفرماید سوگند بعزت و بزرگوارى خودم دعاء ترا هر چند پس از مدتى هم باشد مستجاب خواهم کرد. 60- از گفتار اوست: بهترین ثروتها آنست که انسان تهى دست از کسى سؤال نکند و بدترین گدائیها همانست که در برابر مردم سر بزیر افکند. 61- از گفتار اوست: احسان از هلاکت جلوگیرى میکند و ملاطفت با خلق آدمى را از لغزش نگه میدارد. 62- از گفتار اوست: انسان خندانى که بگناه خود اعتراف کند بهتر است از گریانى که به پروردگار خود بنازد. 63- از گفتار اوست: اگر آزمایشها در کار نبود رأىها قابل اثر نبود. 64- از گفتار اوست: هیچ بهره بهتر از خرد و هیچ دشمنى بدتر از نادانى نیست. 65- از گفتار اوست: کسى که آرزویش طولانى باشد کارش اندکست. 66- از گفتار اوست: سپاسگزارترین مردم کسى است که قانعتر باشد و حریصترین آنها کسى است که بیشتر کفران نعمت نماید. على ع از این گونه سخنان بسیار دارد و همه آنها دقیق و مشتمل بر نصایح حکمتآمیز و طلائى است مختصرى که ایراد کردیم مشت نمونه خروار است و خردمندان بخوبى میتوانند بحقایق الهى او پی ببرند. منبع : کتاب ارشاد ترجمه ساعدی خراسانی [ دوشنبه 89/6/15 ] [ 7:13 صبح ] [ علی فغانی ]
|
||
[ طراحی : عشق آباد شهر من ] [ Weblog Themes By : iran skin ] OnlineUser |